خوشه ی پروین
می خوام بهت یاد بدم...
وقتی غصه زانوهاتو میلرزونه
درد سینه تو میسوزونه
اشک رمق چشماتو میبره
خستگی از نگاهت میباره
بی نفسی ریه هاتو پر میکنه
دستات قدرتشونو از دست میدن...
ناامیدی دست میندازه به گلوتو
میشه یه بغض سنگی نشکن...!
نوشته شده در سه شنبه 89/10/21ساعت
12:53 عصر توسط پروین محمدی مرفه نظرات ( ) |
Design By : Pichak |